Delicate Mirage

Tuesday, February 06, 2007

یادم می آید زمانی هاویشام عصبانیتش را با شستن زمین توالت خالی میکرد
حالا دست هایم زبر اند و توالت برق میزند
گمان میکنم نفس هایم هم منظم تر شده اند

posted by Dr. Vv at 1:14 PM

0 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home

Previous Posts

  • اگر چشمهای تو را ندیده بودمشاید چشمهای او میتوانست...
  • خانه ی جدید صداها
  • Peter Benisch در انتظار برف است
  • به جاودانگی آکوستیک گوش میدهمو باید باور کنم توانس...
  • بچه که بودم خنده ام میگرفت از آدم بزرگ هایی که همش...
  • برای آزاد بودن مجبوری یک سری ریاضات بکشی و غیرهپ.ن...
  • مطمئنم اگه همه ی چیزایی رو که باید، میدونستیدیگه د...
  • پاسی از شب گذشتهبا کوک ساعت بازی میکنمگاهی تاخیرگا...

Powered by Blogger

Subscribe to
Posts [Atom]