Wednesday, February 14, 2007

وای به امروز که گندید نمک


:)
I had to let it happen, I had to change
Couldn't stay all my life down at heel
Looking out of the window, staying out of the sun

So I chose freedom
Running around, trying everything new
But nothing impressed me at all
I never expected it to


Don't cry for me Argentina
The truth is I never left you
All through my wild days
My mad existence
I kept my promise
Don't keep your distance

Tuesday, February 13, 2007

جناب Raphaël Marionneau خواستند ابراز کندگی کنند
پس این شما و این Le Voyage Abstrait

Tuesday, February 06, 2007

پیشونی من هی داره میاد پایین تر
فکر میکنی منو بدون پیشونی دوست داشته باشی؟

اگر حوصله کنی، آماتورها میتوانند منبع خوبی برای لذت باشند
امان از تنگنای زمان که بازار پیرزنان را گرم میکند
آخر میدانی
پیرزن دارد هزاران تجربه در تلفیق عشق بازی و Productivity
((((:

هی Be nice dust

یادم می آید زمانی هاویشام عصبانیتش را با شستن زمین توالت خالی میکرد
حالا دست هایم زبر اند و توالت برق میزند
گمان میکنم نفس هایم هم منظم تر شده اند

اگر چشمهای تو را ندیده بودم
شاید چشمهای او میتوانستند فریبی باشند

خانه ی جدید صداها

Peter Benisch در انتظار برف است

Thursday, February 01, 2007

به جاودانگی آکوستیک گوش میدهم
و باید باور کنم توانستن و فاصله اش با خواستن
هرگز در این زمان دراز دستخوش تغییر نشده
باید باور کنم که
کودک پادشاه
نه ترسوتر
نه بدبین تر
که تنها خردمند تر شده
و او در نسبت های میراگر این سگدانی ضرب نخواهد شد
در برابر چشمانش
پس در برابر چشمانتان
هرگز

بچه که بودم خنده ام میگرفت از آدم بزرگ هایی که همش به فکر این هستن که کدوم میوه و کدوم سبزی چه خاصیتی داره که بخورن و ...
اما الان خیلی دلم میخواد بدونم چی باید بخورم که اینجام اینجوری پیر و زشت نشه

برای آزاد بودن مجبوری یک سری ریاضات بکشی و غیره
پ.ن: جمله ایراد داره؟

مطمئنم اگه همه ی چیزایی رو که باید، میدونستی
دیگه دلت نمیخواست جای همه ی کسایی باشی که من بغلشون میکنم
آغوش من
گاهی بهشت است و مینوازد
و گاهی جهنم است و میسوزاند

پاسی از شب گذشته
با کوک ساعت بازی میکنم
گاهی تاخیر
گاهی عجله
و این کار تا لحظه ای که ساعت باید زنگ بزند ادامه خواهد داشت

و رقاص آن است که برایش تفاوتی نمیکند برای چه کسی حرفش را میزند (میرقصد)
او هرگز درگیر مخاطب نمیشود
به رقاص میتوانید ایزو 9002 در حفظ اعتماد به نفس و پیاده سازی بی نقص اهداف از پیش تعیین شده بدهید
وقتی مخاطبانت را نشناسی و آن فیدبک هدر دهنده ی انرژی را قطع کنی
بر همه کس پیروز خواهی شد
خواه گدا
خواه صاحب سالن رقص
خواه رییس جمهور رقص دوست
خواه جک نیکلسون در بدترین شرایط عصبی

Sunday, January 28, 2007



اگر آینه ها رشوه گرفتن میدانستند
بی شک ورشکست و بی خانمان شده بودم تا الان

بوی تو
غذای تو
صدای تو
و اینها اصلا کافی نیست
:*

تو میتونی بگی الان دقیقا در حال عزت نفس به خرج دادن هستی یا خشکی پراکندن؟
البته اگه فرقی حس میکنی بین این دو تا

صحبت از فضا شد
سر و کله ی مرتضی هم پیدا شد
سیمتری منو نمود

میدانی
دیگر تقصیر با ستاره های نارس نیست

نوشتن برای از یاد نبردن
توضیح شماره ی چند ماده ی تاریک:
ماده ی تاریک از ذراتی با جرم زیاد و برهم کنش کم تشکیل شده
که با توجه به نوع حرکت اجرام آسمانی و قوانین گرانش باید با توزیعی پوسته ای در فاصله ی 5 برابر شعاع کهکشان آن را محیط کرده باشد
این ماده در مراکز کهکشان و حتی در تمام حجم کهکشان یافت میشود
در اتاق خانه ی شما هم یافت میشود
اما مقادیر انبوه این ماده در محل گفته شده و با توزیع ذکر شده باید قرار داشته باشد
قابل ذکر است که در فیزیک، ردیابی ذراتی که بر هم کنش ضعیف دارند مشکل است
و مشکل ترینشان هم باید همین ماده ی تاریک باشد.

Saturday, January 27, 2007

پیوستگی زمان در تو
حضور تمام و کمال آنچه گذشت در دستانت
و تلاش احمقانه ای که برای نگه داشتنش (فروغ راه است آخر) میکنی
از نظر برگسون شخصیت نام دارد
بله
شخصیت نام نیرویی است که مقرر گشته(!) سکان را از دست رخوت سپید مادی (آنچه از آن ساخته شده ایم) و بی پروایی کودکانه ی غریزه (آنچه با آن به تماشای دنیا آمده ایم) بستاند

Wednesday, January 24, 2007

او هر وقت خودش را گم میکرد، دیگران پیدایش میکردند

ندیدن تو حالت چشمهایم را عوض کرده

مراقبه ی شماره ی چند:
یادت باشد مراقبه کار خوبی است

ولی آیا ما تاب نشانه ها را داریم
آن هم نشانه های جان گرفته و آمپلی فای شده

ولی آیا ما تاب نشانه ها را داریم
آن هم نشانه های جان گرفته و آمپلی فای شده

این نوع موسقی کارش تقویت نشانه ها و یادآوری ریشه ها است


Using your mind
Imagine our skin
Joined at the hip
Joined from within
By using your eyes
You're freezing my frame
Watching our clothes burst into flames

Undress me now, you know how
Using your eyes now
Undress me now, you know how
Using your mind
Using your mind