وای به امروز که گندید نمک
Delicate Mirage
Wednesday, February 14, 2007
:)
I had to let it happen, I had to change
Couldn't stay all my life down at heel
Looking out of the window, staying out of the sun
So I chose freedom
Running around, trying everything new
But nothing impressed me at all
I never expected it to
Don't cry for me Argentina
The truth is I never left you
All through my wild days
My mad existence
I kept my promise
Don't keep your distance
Tuesday, February 13, 2007
Tuesday, February 06, 2007
اگر حوصله کنی، آماتورها میتوانند منبع خوبی برای لذت باشند
امان از تنگنای زمان که بازار پیرزنان را گرم میکند
آخر میدانی
پیرزن دارد هزاران تجربه در تلفیق عشق بازی و Productivity
((((:
یادم می آید زمانی هاویشام عصبانیتش را با شستن زمین توالت خالی میکرد
حالا دست هایم زبر اند و توالت برق میزند
گمان میکنم نفس هایم هم منظم تر شده اند
خانه ی جدید صداها
Thursday, February 01, 2007
به جاودانگی آکوستیک گوش میدهم
و باید باور کنم توانستن و فاصله اش با خواستن
هرگز در این زمان دراز دستخوش تغییر نشده
باید باور کنم که
کودک پادشاه
نه ترسوتر
نه بدبین تر
که تنها خردمند تر شده
و او در نسبت های میراگر این سگدانی ضرب نخواهد شد
در برابر چشمانش
پس در برابر چشمانتان
هرگز
بچه که بودم خنده ام میگرفت از آدم بزرگ هایی که همش به فکر این هستن که کدوم میوه و کدوم سبزی چه خاصیتی داره که بخورن و ...
اما الان خیلی دلم میخواد بدونم چی باید بخورم که اینجام اینجوری پیر و زشت نشه
مطمئنم اگه همه ی چیزایی رو که باید، میدونستی
دیگه دلت نمیخواست جای همه ی کسایی باشی که من بغلشون میکنم
آغوش من
گاهی بهشت است و مینوازد
و گاهی جهنم است و میسوزاند
پاسی از شب گذشته
با کوک ساعت بازی میکنم
گاهی تاخیر
گاهی عجله
و این کار تا لحظه ای که ساعت باید زنگ بزند ادامه خواهد داشت
و رقاص آن است که برایش تفاوتی نمیکند برای چه کسی حرفش را میزند (میرقصد)
او هرگز درگیر مخاطب نمیشود
به رقاص میتوانید ایزو 9002 در حفظ اعتماد به نفس و پیاده سازی بی نقص اهداف از پیش تعیین شده بدهید
وقتی مخاطبانت را نشناسی و آن فیدبک هدر دهنده ی انرژی را قطع کنی
بر همه کس پیروز خواهی شد
خواه گدا
خواه صاحب سالن رقص
خواه رییس جمهور رقص دوست
خواه جک نیکلسون در بدترین شرایط عصبی
Sunday, January 28, 2007
تو میتونی بگی الان دقیقا در حال عزت نفس به خرج دادن هستی یا خشکی پراکندن؟
البته اگه فرقی حس میکنی بین این دو تا
نوشتن برای از یاد نبردن
توضیح شماره ی چند ماده ی تاریک:
ماده ی تاریک از ذراتی با جرم زیاد و برهم کنش کم تشکیل شده
که با توجه به نوع حرکت اجرام آسمانی و قوانین گرانش باید با توزیعی پوسته ای در فاصله ی 5 برابر شعاع کهکشان آن را محیط کرده باشد
این ماده در مراکز کهکشان و حتی در تمام حجم کهکشان یافت میشود
در اتاق خانه ی شما هم یافت میشود
اما مقادیر انبوه این ماده در محل گفته شده و با توزیع ذکر شده باید قرار داشته باشد
قابل ذکر است که در فیزیک، ردیابی ذراتی که بر هم کنش ضعیف دارند مشکل است
و مشکل ترینشان هم باید همین ماده ی تاریک باشد.
Saturday, January 27, 2007
پیوستگی زمان در تو
حضور تمام و کمال آنچه گذشت در دستانت
و تلاش احمقانه ای که برای نگه داشتنش (فروغ راه است آخر) میکنی
از نظر برگسون شخصیت نام دارد
بله
شخصیت نام نیرویی است که مقرر گشته(!) سکان را از دست رخوت سپید مادی (آنچه از آن ساخته شده ایم) و بی پروایی کودکانه ی غریزه (آنچه با آن به تماشای دنیا آمده ایم) بستاند